خدابین. آنکه خدای بین است. آنکه در امور توجه بخدای دارد. دیندار. آنکه بیک چشم زدن غافل از خدای نباشد. مقابل خودبین: وآن کس کو نیست خویشتن بین معصوم خدای بین شمارش. خاقانی. نظر خدای بینان ز سر هوا نباشد سفر نیازمندان ز سر خطا نباشد. سعدی (طیبات). - امثال: هیچ خودبین خدای بین نبود. (یادداشت بخط مؤلف)
خدابین. آنکه خدای بین است. آنکه در امور توجه بخدای دارد. دیندار. آنکه بیک چشم زدن غافل از خدای نباشد. مقابل خودبین: وآن کس کو نیست خویشتن بین معصوم خدای بین شمارش. خاقانی. نظر خدای بینان ز سر هوا نباشد سفر نیازمندان ز سر خطا نباشد. سعدی (طیبات). - امثال: هیچ خودبین خدای بین نبود. (یادداشت بخط مؤلف)
توقچی مغول. وی یکی از سرداران ظهیرالدین محمد بابر پادشاه گورکانی است. چون وضع بابر بخطر افتاد، وی امیر قاسم قوچین را بتاشکند روانه کرد تا سلطان محمودخان را آماده به همدستی و کمک محمد بابر کند. سلطان محمودخان موافقت کرد و بین او و بابر در آهنگران اتفاق ملاقات افتاد. در این بین، مخالفان در اخسی اجتماع کردند و بظاهر سر به اطاعت گذاردند. کلمات ظاهرفریب آنها در سلطان محمودخان مؤثر افتاد و او که اگر یک منزل بطرف اخسی می رفت، فتح نصیبش می شد. روی از اخسی برگرداند و بر اثر آن، گروه کثیری از او روی برگرداندند و گروهی دیگر نیز با بابر بسوی خجند روی آوردند که یکی از آنها خدای بردی توقچی مغول بود. وی در جنگی که بین خان شیبانی رئیس اوزبکان با سلطان محمد بابر اتفاق افتاد در ضمن محاربه شربت شهادت چشید. رجوع به حبیب السیر چ کتاب خانه خیام ص 261 و 289 شود
توقچی مغول. وی یکی از سرداران ظهیرالدین محمد بابر پادشاه گورکانی است. چون وضع بابر بخطر افتاد، وی امیر قاسم قوچین را بتاشکند روانه کرد تا سلطان محمودخان را آماده به همدستی و کمک محمد بابر کند. سلطان محمودخان موافقت کرد و بین او و بابر در آهنگران اتفاق ملاقات افتاد. در این بین، مخالفان در اخسی اجتماع کردند و بظاهر سر به اطاعت گذاردند. کلمات ظاهرفریب آنها در سلطان محمودخان مؤثر افتاد و او که اگر یک منزل بطرف اخسی می رفت، فتح نصیبش می شد. روی از اخسی برگرداند و بر اثر آن، گروه کثیری از او روی برگرداندند و گروهی دیگر نیز با بابر بسوی خجند روی آوردند که یکی از آنها خدای بردی توقچی مغول بود. وی در جنگی که بین خان شیبانی رئیس اوزبکان با سلطان محمد بابر اتفاق افتاد در ضمن محاربه شربت شهادت چشید. رجوع به حبیب السیر چ کتاب خانه خیام ص 261 و 289 شود
در بین دو استخوان فک بالا سوراخ قدامی حفره های بینی است. در پائین این سوراخ برجستگی کوچک استخوانی است موسوم به خار بینی قدامی و تحتانی که متعلق بقاعده بینی است. (کالبدشناسی هنری ص 62)
در بین دو استخوان فک بالا سوراخ قدامی حفره های بینی است. در پائین این سوراخ برجستگی کوچک استخوانی است موسوم به خار بینی قدامی و تحتانی که متعلق بقاعده بینی است. (کالبدشناسی هنری ص 62)
حالت توجه بخدا داشتن. بخداوند در امور متوجه بودن. خداشناسی: بزرگان نکردند در خود نگاه خدابینی از خویشتن بین مخواه. سعدی (بوستان). ، حقیقت بینی. حقیقت نگری: گرت چشم خدابینی ببخشند نبینی هیچکس عاجزتر از خویش. سعدی (گلستان)
حالت توجه بخدا داشتن. بخداوند در امور متوجه بودن. خداشناسی: بزرگان نکردند در خود نگاه خدابینی از خویشتن بین مخواه. سعدی (بوستان). ، حقیقت بینی. حقیقت نگری: گرت چشم خدابینی ببخشند نبینی هیچکس عاجزتر از خویش. سعدی (گلستان)